خط بیداری

خط بیداری

خط بیداری

خط بیداری

نگاهی به غدیر در احادیث و روایات: غدیر، ولایت عشق


«یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین» صدق الله العلی العظیم.

سوره مبارکه مائده ‎/ آیه شریفه ۶۷

 

 

    بی تردید این کریمه به عنوان حیات نوین اسلام به شمار می آید و ارزش و جایگاه آن در قرآن کریم به عنوان اکمال دین و ختم نبوت و محور اصلی رسالت پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و صحبه الاوفیاء گردید.

    نگارنده این مقاله بر آن است تا به یاری حضرت حق و عنایت رسول حق و پادشاه ملک سخن و امیر ملک جود حضرت علی بن ابی طالب أسدالله الغالب کرم الله وجهه در سخن را در گلزار ادب و قرآن مرصوف نماید.

    آیه ۶۷ از سوره مبارکه مائده اشاره مستقیم به ولایت بلافصل حضرت امیر بعد از رحلت حضرت رحمه للعالمین دارد. جناب أبوالفضل آلو سی صاحب تفسیر «روح المعانی» در جلد ۶ صفحه ۱۹۳ از تفسیر خود که از کتب معتبر تفسیری نزد اهل سنت است، می نویسد: «ابن عباس گفت: این آیه پیرامون علی بن ابی طالب کرم الله وجهه نازل شده و خداوند سبحان خواست مردم را از ولایت او خبر دهد» و در جلد ۶ صفحه ۱۹۵ می نویسد: «الشیخان لم یرو یا خبرالغدیر فی صحیحهما لعدم وجدانهما» به دلیل دست نیافتن به منابع و معرفت درست این خبر را در صحیح خود روایت نکردند و در صفحه ۱۹۷ همین مجلد می افزاید: «و أهل السنه قائلون بذلک حین امامته و وجهه تخصیص الامیر کرم الله وجهه» اهل سنت به امامت و اختصاص ولایت به آقا امیرالمؤمنین اعتقاد دارند.

 

    عضدالدین ایجی از ائمه و بزرگان رجالی اهل سنت در کتاب «المواقف» جلد ۳ صفحه ۶۱۶ آورده است: «بعضی چون ابن ابی داوود سجستانی و ابو حاتم رازی خواستند پیرامون غدیر شبهه وارد کنند و موضوع غدیر را ابطال نمایند و گفتند: «روز غدیر علی در یمن بود» که پاسخ داده می شود: این سخن رد است و با اصل حدیث (من کنت مولاه فهذا علی مولاه) منافاتی ندارد و رفع شبهه گردد که مولی (مفعل) به معنی أولی (أفعل) از هیچ لغوی و نحوی زبان و ادبیات عربی نقل نشده و معنای (مولا) (ناصره) یاریگر است.

 

حدیث «غدیر» در کتب معتبر اهل سنت

 

    المعجم الکبیر ‎/ ابوالقاسم طبراتی ‎/ ج۵ ‎/ ص ۱۹۴

    لسان المیزان ‎/ ابوالفضل عسقلاتی شافعی‎/ ج۲ ‎/ ص ۲۸۸

    إجابه السائل ‎/ محمدبن اسماعیل امیر صنعانی ‎/ ج ۱ ‎/ ص ۹۹

    المحصول فی علم الأصول حسین رازی ‎/ انتشارات دانشگاه امام محمد بن سعود ریاض ‎/ ج ۴ ‎/ ص ۴۱۰

    منهاج السنه ‎/ ابن تیمیه ‎/ ج ۷ ‎/ ۳۱۴ ، ۳۱۵ و ۳۱۷

    سنن ابن ماجه ‎/ ج۱ ‎/ ص ۴

    سنن ترمذی‎/ج‎/۵ص۲۹۷

    مسند أحمد حنبل ‎/ ج۱ ‎/ ص۳۳۱ ، ۱۵۲ ، ،۱۱۹ ،۱۱۸ ۸۴ ‎/ ج۴ ص ۳۷۲ ، ۳۷۰ ، ۳۶۱ ، ۲۸۱ ‎/ ج۵ ص ۴۱۹ ، ۳۷۰ ، ۳۶۶ ، ۳۴۷

    الآحاد و المثانی ‎/ ابوبکر شیبانی ‎/ ج۴ ‎/ ص ۳۲۵

    سنن کبری نسایی ‎/ ج ۵ ص ۱۳۰ ، ۱۰۸ ، ۴۵

    مسند ابی یعلی ‎/ ج ۱ ‎/ ص ۴۲۹. ‎/ ج ۱۱ ‎/ ص ۳۰۷

    کنزالعمال ‎/ حسام الدین متقی ‎/ ج۱ ‎/ ص ۱۸۷ ‎/ ج۵ ‎/ ص ۲۹۰ ‎/ ج۱۱ ص ۶۰۸ ، ۶۰۳ ، ۳۳۱

 

واژه «ولی» در قرآن کریم

 

    این واژه در قرآن کریم به گونه های متفاوت آمده است در سوره مبارکه بقره آیه ۲۵۷ آمده است «الله ولی الذین آمنوا» و در سوره مبارکه مائده آیه ۵۵ خداوند می فرماید «إنما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکاه و هم راکعون» و در جانب دیگر با کریمه اول سوره مبارکه ممتحنه برخورد می کنیم «یا أیها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیا».

    راغب اصفهانی صاحب کتاب شریف «مفردات القرآن» در صفحه ۱۶۱۷ می نویسد: «الولی: المطیع و المحب» ولی یعنی: پیرو و دوستدار و ابوبکر کلاباذی در جلد ۱ صفحه ۷۴ کتاب خود «التعرف لمذهب التصوف» همین معنا را بیان نمود و می افزاید: «یقال للمؤمن ولی الله» به مؤمن ولی خدا گفته می شود. محمدعلی صابونی در مختصر ابن کثیر نوشته: «المؤمن ولی الله این کان و حیث کان» مؤمن ولی خداست هرجا باشد و هرچه باشد. با قدری تأمل و درایت

    در می یابیم که خداوند خود و رسول خویش و مؤمنانی که نمازگزار و زکات دهنده می باشند را دوستداران بشریت معرفی می کند.

 

    پاسخ به یک شبهه

    بعضی از نکته سنجان با برخورد به عبارت آرام بخش «اشهد ان علیا ولی الله» حضرت امیر را به عنوان «سرپرست خداوند» ترجمه می کنند و این ناشی از کم دقتی و بی انصافی و عدم رعایت امانت های علمی در عبارت فوق است. این شبهه در صورتی درست است که «اشهد أن علیا مولی الله» بیان شود که مکتب ارجمند اهل البیت علیهم السلام بدان اعتقاد ندارد و حضرت همان عبد صالح و مطیع و محب خداوند می باشد.

    در تأیید این سخن طبری ازاعلام اهل سنت و صاحب تفسیر معروف می نویسد: «ولی الله: هو من کان بالصفه التی وصفه الله بها و هو الذی آمن و اتقی کما قال الله الذین آمنوا و کانوا یتقون (تفسیر طبری‎/ ج۶ ص۵۷۴). ولی خدا کسی است که متصف به صفتی باشد که خداوند او را توصیف نموده و او کسی است که ایمان و تقوی دارد و چنانکه خداوند می فرماید: آن کسانی که ایمان دارند و پرهیزگاری می کنند.

    ابن کثیر و بسیاری از مفسران اهل سنت می نویسند: «در تفسیر آیه کریمه «و من احسن قولاممن دعا الی الله و عمل صالحا» «هذا حبیب الله و هذا ولی الله و هذا صفوه الله و هذا خیره الله» او حبیب و ولی و برگزیده و بهترین آفریده خداوند است. (تفسیر القرآن العظیم‎/ ابن کثیر‎/ ج۴ ص‎/۱۲۸ طبری‎/ ج۱۱ ص‎/۱۰۹ الجامع لأحکام القرآن‎/ قرطبی‎/ ج۱۵ ص۳۱۳).

    شوکانی از ائمه رجالی اهل سنت در فتح القدیر می نویسد: «اذا استنقعت نفس العبد المؤمن جاء ملک فقال: السلام علیک ولی الله» آنگاه که نفس بنده مؤمن به نهایت رسد فرشته ای می آید و می گوید: سلام بر تو ای ولی خدا. این مطلب در بسیاری از کتب اهل سنت آمده است. (فتح القدیر‎/ شوکاتی‎/ ج۳ ص‎/۲۲۸ الدر المنثور سیوطی‎/ ج۵ ص‎/۱۳۸ روح المعانی‎/ آلوسی‎/ ج۱۴ ص‎/۱۳۳ طبری‎/ ج۷ ص‎/۵۸۰ ارشاد العقل‎/ ابوالسعود محمد عمادی‎/ ج۵ ص‎/۱۱۱ ثعالبی‎/ ج۲ص۳۰۸).

    ابن تیمیه که از شخصیت های افراطی در معاندت و مخالفت با ائمه اهل البیت علیهم السلام و اتباع آنهاست می گوید:

    ۱- ان المؤمن المطلق هو البر التقی ولی الله، مؤمن حقیقی با تقوا و پرهیزگار ولی خداست. (مجموع الفتاوی‎/ ج۷ ص۴۴۸).

    ۲- إنما ولی الله صالح المؤمنین و هو اولی بکل مؤمن من نفسه و هوالواسطه بین الله و خلقه فی تبلیغ أمره و وعده و وعیده. ولی خدا برگزیده از میان مؤمنان است و او به مؤمن از خودش سزاوارتر است و واسطه بین خدا و آفریدگانش در تبلیغ و ترویج اوامر الهی و وعده و وعید است. (همان مصدر‎/ ج۲۶ ص۱۵۷).

    ۳- إن ولی الله لایکون الامن وافاه حین الموت بالایمان و التقوی. بی تردید ولی خدا کسی است که به هنگام مرگ با ایمان و تقوی به دیدار حق رود. (دقائق التفسیر‎/ ج‎/۲ ص۲۲۱)

    شرط ولی الله أن یکون معصوما من الخطا. شرط ولی خدا بودن داشتن عصمت از گناه و اشتباه است. (الاستقامه‎/ ج۲ ص‎/۹۳ الفتاوی الکبری‎/ ج۲ ص‎/۳۹۰ الزهد و الورع و العباده‎/ ج۱ ص۱۲۵)

    مورد اخیر ازتوجه خاصی برخوردار است. چه بسا این اندیشه غلط به ذهن خطور کند و این توهم را پیش آورد که آیا بعضی از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و صحبه الأوفیاء اهلیت و شایستگی اطلاق «ولی» بر آنها را دارند یا خیر و می توان گفت «اشهد ان... ولی الله»

    بدیهی است مذهب ارجمند اهل البیت علیهم السلام آن را براساس براهین و ادله قاطع رد می کند و در نزد اهل سنت نیز چنین است. حتی در آرای تندروترین شخصیت های ضد شیعی مثل ابن تیمیه با پاسخ منفی مواجه می شویم چون هیچ یک از صحابه دارای عصمت نبوده و عصمت پیامبر و اهل البیت علیهم السلام در قرآن ثابت و بلاخلاف است. «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا» (الأحزاب۳۳‎/).

    ابن تیمیه پیرامون این کریمه مؤکداً بیان می دارد منظور از اهل البیت در آیه مذکور علی و فاطمه و حسن و حسین است (منهاج السنه‎/ ج۷ ص۳۹۴) و شامل هیچ یک از صحابه نمی شود (صحیح مسلم‎/ ج۷ ص‎/۱۲۳ شرح النووی‎/ ج۱۵ ص‎/۱۸۱ ترمذی‎/ حدیث شماره ۳۱۳۰ ، ۳۷۱۹ ، ‎/۳۱۲۹ مسند احمد حنبل‎/ حدیث شماره ۱۳۲۳ ، ۲۹۰۳ ، ۱۳۵۲۹ ، ،۱۶۳۷۴ ۲۵۳۰۰).

 

    رأی قاطع ابن تیمیه

    ابن تیمیه در جلد سوم از کتاب «درالتعارض» خویش می نویسد:

    «این که علی مؤمن است و ولی ولی الله و از گروه اهل بهشت و آن هم قبل از اثبات امامت شاید به گمان آید در حد و قالب یک نقل باشد و نقل نیز یا متواتر است یا آحاد. باید پاسخ داد: از اسلام علی (نخستین مرد مسلمان که در مسند احمد حنبل حدیث ‎/۲۹۰۳ البدایه و النهایه‎/ ج‎/۳۳۵ والآحاد و المثانی ‎/ ک۱ ص۱۴۹ و... موجود است) و جهاد و نماز و عبادت او و... به طور متواتر آمده است و مهم تر آن که خلفا نیز آنها را نقل کرده اند آیا می توان به کفر و فسق نامبردگان اعتقاد داشت پس اگر به ولایت علی و ولی الله بودن او اعتقاد نداشته باشیم به کفر و فسق... باید اعتقاد داشت.

    پایان این مقاله را که با الهام از کریمه «الذین یستمعون القول فیتعبون احسنه اولئک هدیهم الله و اولئک هم اولواالالباب» آیه ۱۸ از سوره مبارکه زمر به نگارش آمده با برگزیده چند بیت از قصیده طولانی استاد صمدانی مفسر ربانی حکیم کامل و عارف و اصل جناب پروفسور سیدامیر محمود انوار (ادام الله توفیقاته) مزین می سازد:

    آن دم که عالم تیره بد زشتی به خوبی چیره بد

    تن بر فلک از بی خودی یوسف به چاه تیره بد

    اهریمن کفر و جفا بر ملک عالم خیره بد

    رسم ستم گسترده بد خوان کریم برچیده بد

    آمد رسول مصطفی در دست قرآن خدا

    بر جاهلان جاهلی تابید انوار هدی

    عالم سراسر نور شد ظلمت به کلی دور شد

    تا آن شب دیجور شد تابید خورشید علی

    گفتا هر آن کس را که من سرور بدم اندر زمن

    سرور علی باشد چو من رفتم از این دار فنا

    من شهر علم سرمدم وحی الهی بر یدم

    باب مدینه علم من باشد علی مرتضی

    گفتا که نک رهبر علی و ان هادی جنت علی

    و ان ساقی کوثر علی و ان صهر پیغمبر علی

    در بدر و در رزم احد صفدر علی حیدر علی

    گفتار حق را بی گمان مظهر علی مطهر علی

    بدر رخش در بدر بین شیر خدا در صدر بین

    توفنده چون تندر علی در عرصه گاه بذر بین

    در بدر آمد شیر حق و اندر احد شمشیر حق

    در خیبر آمد دست حق دیده گشا این قدر بین

                                        برگزیده از قصیده جناب پروفسور سیدامیر محمود انوار



دکتر حسین قدمی

لینک منبع 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد